تعریف پایه پولی
پایه پولی را میتوان به طـور سـاده به صورت بدهی مقامات بانکی(بانک مـرکزی)بـه بخشهای خـصوصی (اسکناس و مسکوک در دست مردم) و بانکی(اسکناس و مسکوک نزد بـانکها،سپردههای قانونی و آزاد بانکها نزد بانک مرکزی)تعریف نمود.با توجه به تعریف ترازنامه بـانک مـرکزی،روشن است که پایه پولی را هـمچنین مـیتوان به صورت حاصل جـمع خـالص داراییهای خارجی و داخلی این بانک بـیان کـرد.به عبارت دیگر،پایه پولی را میتوان وسیلهای پرداختی دانست که بانک مرکزی بـا اسـتفاده از آن داراییهای مالی گوناگون خود را خریداری میکند.در ایـن صورت تغییرات پایه پولی در اقـتصاد را میتوان تابعی از تغییرات داراییهای مالی بانک مـرکزی بـه شمار آورد
بررسی آثار افزایش پایه پولی
در این قسمت مباحث نظری در خصوص رابطه بین پایه پولی،نقدینگی و تورم مـوردبررسی قـرار میگیرد.کرو گمن معتقد است گسترش پایه پولی لزوماً منجر به تورم نمیشود،البته این حالت زمانی رخ میدهد که اقتصاد در وضعیت دام نقدینگی باشد که در این حالت سیاستهای مالی اثر زیادی بـر درآمـد ملی خواهند داشت در حالی که تغییری در نرخ سود انجام نمیگیرد و زمانی که اقتصاد در دام نقدینگی گیر میکند سیاستهای پولی و افزایش پایه پولی اثری بر تورم نخواهند داشت.تجربه ژاپن مـیتوند مـورد مـناسبی برای این ادعا باشد